• نام مدرسه : مدرسه ابتدایی تل زری

  • محل انجام خدمات : روستای تل زری شهر دهدشت
  • سال انجام خدمات : 1395
  • خدمات ارائه شده : رنگ آمیزی نمای بیرونی و ورودی مدرسه
  • نحوه تامین هزینه انجام پروژه : کمک های مردمی

 

داستان رنگ آمیزی مدرسه در زنگ هنر :WhatsApp Image 2021 08 04 at 8.59.37 PM رنگ آمیزی مدرسه روستای تل زری شهر دهدشت

به مدت یک سال در روستای تل زری که در نزدیکی شهر دهدشت و همجوار با روستای دم مهد است قصه خوانی داشتم.در طول چهار سال، مسافرت روستایی، روستایی با این همه مشکل و آسیب ندیده بودم. هیچ گاه این اندازه توان از ما گرفته نشد.مدرسه رنگ آمیزی نشده بود، و با مدیر مدرسه صحبت کردم تا اجازه دهد با همکاری بچه ها مدرسه را رنگ آمیزی کنیم.از چند روز قبل با یک رنگ کار صحبت کردم تا در این سفر روستایی با همراه باشد.چند سطل رنگ،پانزده برس خریدم،تا بچه ها خود مدرسه را رنگ کنند.قرار بود از این به بعد در کنار قصه خوانی ،رنگ آمیزی یکی دیگر از فعالیت کودکان باشد.برای کلاس های قصه خوانی مان که به کلاس های مدرسه می رفتیم دیوارهای کلاس ها را نازیبا دیدم.تصمیم گرفتم اول کلاس ها را رنگ کنیم.با همکاری رنگ کار و بچه ها ابتدا کلاس های مدرسه را رنگ کردیم.در روزهای بعد با هماهنگی مدیر مدرسه و معلم هنر،قرار شد تا در زنگ هنر بچه ها بیایند و باهمدیگر نمای بیرونی مدرسه را رنگ کنیم.هر هفته زنگ هنر بچه ها قسمتی از مدرسه رنگ می کردند.گاه مدرسه که تعطیل می شد تا ساعت 3 بعد از ظهر در مدرسه می ماندند و کار رنگ آمیزی را انجام میدادند.

مهربانی و همدلی شرط رنگ آمیزی :

بچه ها در ارتباط هایشان هنگام رنگ آمیزی باهم مشاجره داشتند و از الفاظ رکیک نسبت به هم استفاده میکردند.با آنWhatsApp Image 2021 08 04 at 8.59.03 PM رنگ آمیزی مدرسه روستای تل زری شهر دهدشت ها قراری گذاشتم.اینکه شرط همکاری در رنگ آمیزی عدم مشاجره،مهربان بودن نسبت به هم،استفاده از ادبیات صحیح برای صحبت کردن است.هر کس این موارد را رعایت نمی کرد به مدت یک دقیقه می نشست و اجازه رنگ آمیزی نداشت و برس خود را به دیگری تحویل می داد.در ارتباطم با بچه ها سعی می کردم از الفاط “عزیزم” و “آقا” استفاده کنم.از تلاششان برای رنگ آمیزی تشکر می کردم ،کار آنها را تحسین می کردم،برچسب “مهربان” و “آفرین پسر خوب” به آنها می زدم.سعی بر این بود که اگر خطایی می کنند حذف نشوند بلکه کمک بشود تا رفتار خود را درست کنند.با اینکار آنها عزت نفس پیدا می کردند و بذر همدلی و صمیمیت در دل آنها کاشته می شد.بچه ها هر کدام کلاس خود و بخشی از حیاط را رنگ آمیزی کردند.رنگ یعنی نو شدن و ایجاد دنیای جدید،رنگ یعنی تغییر وضع موجود،رنگ یعنی شادی و نشاط.در کنار لذتی که از رنگ آمیزی می بردند،لذت قصه خوانی را به آنها بخشیدم در حین کار برای بچه ها قصه می خواندم،اما مصداق خرس قصه را داشتم که حیوانات جنگل وقتی برای شنیدن قصه نداشتند.بچه ها از کنار هم بودن و کنار هم رنگ کردن مدرسه لذت می بردند و به قول یکی از دوستان “چشم ها و گوش ها و دست های بچه ها وقتی لذت خلق کردن را بشناسند،می شود به اتفاقات خوب و تغییر امید بست” .