در روستایی که مردمان خیلی ساده و ترسویی زندگی می کردند، چوپانی بود بنام سمندر که پسری بنام دلاور داشت. آن ها چهل بره و یک بز داشتند. چهل بره یک طرف و بز هم یکطرف! بزی شیطان و بازیگوش! روزی از روزها بزبزک از گله جا می ماند. او راه روستا را بلد است، او آنقدر می آید تا به چشمه می رسد. چند زن کنار چشمه نشسته و مشغول شستن ظرف و لباس هستند.
دیگ سیاهی هم آنجا است که داخل آن سبزی های آش چسبیده است. بزبزک سرش را توی دیگ می کند ولی دیگر نمی تواند سرش را از دیگ بیرون بیاورد و از همین جا دردسرها شروع می شود! زنان کنار چشمه با دیدن او خیال می کنند دیو سیاه دیگ به سر آمده است، و این تازه شروع ماجرا است. بزبزک در سر راه برگشتن به روستا ماجراهای عجیب و غریبی برایش پیش می آید و داستانی خنده دار و طنز آمیز را می سازد.
داستان زبان ویژه ای دارد که مناسب مخاطب گروه سنی پیش دبستان و دبستان است و او را درگیر می کند. داستانی که هم خنده دار، هم ماجراجویانه است در ضمن کودکان به کمک این کتاب بازی می کنند و سرگرم می شوند
داستان «دیو دیگ به سر یا این جوری بود که اون جوری شد» با زبانی طنز و روندی ماجراجویانه، کودک را قدم به قدم با خود پیش میبرد و حتی بهطرزی غیرمستقیم او را با مشاغل گوناگون آشنا میکند. نکتهی بارز دیگر این کتاب، گنجاندن فعالیتهای گوناگون در میان داستان است. تصویرگر این اثر، علی خدایی، با تبحری خاص این فعالیتها را در قطع کاغذی بزرگتر از صفحات کتاب، در میان متن داستانی گنجانده است. به همین سبب، این کتاب داستان را میتوان بارها و بارها خواند و از آن لذت برد.
فرهاد حسنزاده، نویسندهی این کتاب، نیز بارها از جشنوارههای داخلی و بینالمللی جایزه دریافت کرده است که میتوان به مهمترین آنها اشاره کرد: دریافت جایزهی ماه طلایی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، تقدیرشده در سه دوره کتاب سال ایران، برگزیدهی چند دورهی جشنوارهی کتاب کانون پرورش فکری، برندهی تندیس نقرهای از جشنوارهی لاکپشت پرنده؛ همچنین در عرصه جهانی میتوان به دریافت لوح سپاس جایزهی «هانس کریستین اندرسن» در سال ۲۰۱۸ و همچنین دیپلم افتخار برای کتاب «زیبا صدایم کن» ازIBBY اشاره کرد. فرهاد حسنزاده تاکنون سه بار نامزد دریافت جایزهی «آسترید لیندگرن» شده است که یکی از معتبرترین جوایز ادبیات کودکان جهان است.
📑 برگرفته از سایت هدهد ( https://hodhod.com )