پسرک لباس گرگی خود را می‌پوشد و تا می‌تواند شیطنت می کند. مادر برای تنبیه، او را بدون شام به اتاقش می‌فرستد. اما در اتاقش جنگلی شگفت‌انگیز شروع به رشد می‌کند و او از همان جا به سرزمین وحشی‌ها سفر می‌کند. کودکان هم با خواندن این کتاب به همراه پسرک به سرزمین وحشی‌های دوست‌داشتنی سفر می‌کنند و در پایان به اتاق پسرک باز می گردند، جایی که شام گرمی در انتظارش است…
تصاویر سنداک در این کتاب شگفت انگیز و بی بدیل هستند تصاویری که صفحه به صفحه آن لذت کشفی تازه را به خواننده می دهند و از همه شگفت تر تصاویر وحشی ها هستند، با آن چشمان بزرگشان که سعی می کنند بسیار ترسناک باشند ولی در واقع اصلا ترسناک نیستند و می توانند دوستان خیالی زمان شیطنت هر کدام از ما باشند.
این کتاب یکی از معدود کتاب هایی است که هم کودکان و هم بزرگسالان از آن بطور یکسان لذت می برند، و بی جهت نیست که به یکی از آثار کلاسیک ادبیات کودک تبدیل شده است. همچنین این اثر از نمونه های برجسته کتاب های تصویری است . چرا که در این کتاب زبان کلامی (متن) با زبان دیداری (تصاویر) با هم داستان را تعریف می کنند و حذف هر کدام باعث ناقص و بی معنی شدن دیگری می گردد. بطور مثال در صفحات ابتدایی می خوانیم که پسرک در حال شیطنت کردن است اما توضیحی دیگر داده نمی شود و این تصاویر هستند که نوع شیطنت های پسرک را به ما نشان می دهند.
متن کتاب با وجود کوتاهی بسیار تأثیر گذار است و خواننده را تا سرزمین رویاها و تخیلات کودکی با خود همراه می کند. یکی از نکات مهم این کتاب، کارکرد آن برای از میان بردن ترس از موجودات ناشناخته ای است که ممکن است در ذهن اکثر کودکان وجود داشته باشد. موجودات ترسناکی که در اتاق های تاریک، کمد لباس ها و زیر تخت ها وجود دارند و آن ها را می ترسانند.
وحشی های این کتاب ممکن است در ابتدا ترسناک به نظر آیند، اما کم کم در تعامل با آنان ترس کودکان از این موجودات خیالی از بین می رود. و مهم تر آن که داستان در انتها بر این نکته تأکید می کند که هیچ جا امنیت و آرامش خانه خود ما را ندارد، جایی که همیشه افراد مهربان و غذاهای گرم و لذیذ در انتظارمان است. این داستان ظرفیت های گوناگونی برای درگیر کردن کودکان با کتاب دارد. برای نمونه می توان بر پایه این کتاب به بحث‌های فلسفی در میان گروه‌های کتابخوانی کودکان دامن زد.
گاهی یک کتاب خوب بهترین فرصت است برای والدین و مربیان که با کودکان پرخاشگر و نافرمان خود وارد رابطه شوند. کتاب «سفر به سرزمین وحشی ها» با آغاز جذاب و با دو تصویر آغازینش یکی از این کتاب هاست. چرا که این دو صفحه ی آغازین کافی است تا هر کودک پرخاشجو و پر شروشوری را جذب کتاب کند و کودک بخواهد که ادامه و پایان داستان را برایش بخوانند.
داستان درباره ی پسرکی است که با پوشیدن لباس گرگی اش آنقدر شیطنت می کند که مادرش او را بدون شام به اتاقش می‌فرستد و این آغاز سفر پسرک به سرزمین وحشی هاست. نویسنده که تصویرگر کتاب نیز است با بهره‌گیری از تصاویر موجوداتی خیالی همزمان با پرورش تخیل کودک درباره ی سرزمینی خیالی، مجالی می دهد تا کودک با ذهن کودکانه ی خود درباره ی مفاهیمی چون شیطنت، سروصدا کردن، و «وحشی بازی» تأمل کند.
نوشته های کتاب اندک است و تصاویر بار مهمی در انتقال داستان برعهده دارند. در این تصاویر شادی، شرارت، وحشت، شیطنت و بی حوصلگی در صورت شخصیت های داستان به خوبی تصویر شده است که این امر به خصوص برای کودکان ناشنوا نکته ی مهمی در برقراری ارتباط با شخصیت های داستان ایفا می‌کند. البته در صورتی که کودک، خود، کتاب را میخواند، لازم است بعضی کلمات برای او معنی شوند
بسیاری از کودکان ناشنوا به علت متفاوت بودن نیاز ارتباطی شان در خانواده در بعضی سنین رفتارهای پرخاشجویانه از خود نشان می‌دهند یا مایل به انجام هیچ فعالیتی با بزرگترها نیستند؛ موضوع این کتاب و موضوع های مشابه می‌تواند یاریدهنده ی والدین و مربیان در برقراری ارتباط با این کودکان باشد.
این کتاب برای بلندخوانی و اجرای نمایش مناسب است.
📑 برگرفته از سایت کتابک ( https://ketabak.org )
.
💢یک شب، جنگلی در اتاق مَکس (پسرک) روئید:
۱. به نظر شما آیا این جنگل واقعی است؟ چرا؟
۲. ما چطور می توانیم بفهمیم که جنگل واقعی است یا نه؟
۳. آیا جنگل می تواند برای بعضی از مردم واقعی باشد و برای برخی نباشد؟
۴. اگر ما فکر کنیم که چیزی واقعی است، آیا این باعث می شود که آن چیز واقعی باشد؟
۵. اگر همه با واقعی بودن چیزی موافق باشند، آیا این به آن معنی است که آن چیز واقعی است؟
۶. آیا چیزی می تواند تنها برای ما واقعی باشد و نه برای هیچ کس دیگری جز ما؟
💢زمانی که مکس (پسرک) در خانه است، مادرش برای او قانون هایی می گذارد که او باید به آن ها عمل کند. اما زمانی که او به سرزمین وحشی ها می رود، این مکس است که رئیس است و قانون می گذارد:
۱. چه زمانی شما باید به فرمان های دیگران گوش دهیم؟
۲. آیا در آن زمان احساس بی قدرتی می کنید؟ آیا این احساس بد است؟ آیا چیز خوبی در رابطه با انجام فرمان های دیگران وجود دارد؟
۳. آیا تا کنون شما خود قانون برای کسی گذارده و یا به کسی فرمان داده اید؟
۴. آیا زمانی که در چنین موقعیتی قرار می گیرید احساس قوی بودن می کنید؟ آیا این احساس لذت بخش است؟ آیا هیچ چیز بدی در این احساس وجود دارد؟
۵. آیا دوست دارید که همیشه تمامی قوانین و فرمان ها را شما تعیین کنید؟
💢مکس (پسرک) احساس تنهایی می کند و دلش می خواهد جایی باشد که کسی او را بیش از همه کس و همه چیز دوست بدارد:
۱. آیا زمانی را به یاد می آوری که در آن حس کرده باشی که تنها هستی؟ چرا چنین احساسی کرده ای؟
۲. آیا می توانی زمانی را به یاد بیاوری که احساس کرده ای تورا دوست دارند؟ چرا چنین حسی کرده ای؟
۳ . آیا موجودات سرزمین وحشی ها مکس (پسرک) را دوست دارند؟
۴. آیا مادر مکس (پسرک) او را دوست دارد؟
۵. آیا می توانیم هم زمان احساس تنهایی و عشق داشته باشیم؟
۶. آیا می شود فردی باوجود بودن در میان جمع احساس تنهایی کند؟
۷. آیا تا به حال احساس کرده ای که خودت را دوست داری؟
طراح سؤال ها: کلودیا کاتالانو
برگردان: سحر ترهنده
📌منابع : سایت کتابک ، http://www.mtholyoke.edu