مانو و اونام دو پسربچه همسن و سال هستند که هر کدام در یک نقطه از دنیا زندگی می کنند. هردویشان خانواده سالم و خوب دارند و هردویشان تنی قدرتمند و رویاهایی بزرگ!
مانو در جامعه ای آرام و در صلح زندگی می کند اما در دلش غوغایی است تا هرچه زودتر به خانه برسد، پای کامپیوتر نشسته و بازی جنگی بکند. دنیای او غرق در بازی های کامپیوتری است و برای کنار پدر و مادر بودن هیچ زمانی نمی گذارد. از سوی دیگر اونام در بطن یک جامعه ی ناآرام است و خارج از خانه صدای شلیک گلوله و داد و فریاد وحشتناک به گوش می رسد اما در دل او عشق وجود دارد. تمام نگرانی او بازگشت پدر و در آغوش کشیدن اوست.
دنیای دو پسربچه همسن و سال چقدر متفاوت است. حالا کدام یک از آن ها راه درستی در پیش گرفتند؟ جدایی و غرق شدن در دنیای مجازی یا بودن در کنار کسانی که دوستشان داریم و برایمان ارزش قائل هستند؟ با خواندن این کتاب خودتان قیاس و انتخاب کنید.
زندگی در کنار خانواده و به دور از خشونت، حق کودکان است. اِبِر، نویسندهی کاندید جایزهی آسترید لیندگرن، در روایتی موازی، با رویکردی صلحجویانه، دو کودک را در شرایط جنگ و صلح قرار میدهد و با قیاس فضاهای زندگی و نشان دادن واقعیتهای پیش روی آنها، چهرهی تلخ و زشت جنگ را به مخاطبانش نشان میدهد. تصویرهای جاندار، رنگهای تیره و خونهای پاشیده به در و دیوار، چهرهی زشت جنگ را نشان میدهد. و در این میان، آرامشی که شاید برای بسیاری عادی به نظر برسد، ارزش دیگرگونهای مییابد. این کتاب، ضمن انتقاد از فرهنگ خشونتطلبانهی حاکم بر جامعههای مرفه، نیازها و دغدغههای کودکان و مردم کشورهای درگیر جنگ را به شکلی مؤثر مطرح میکند و قضاوت را به مخاطبان کودک واگذار میکند.
📑 برگرفته از سایت سرسره ( https://sorsore.com )