کودکان یک روستا با هزار شوق و آرزو و پس از انتظار بسیار می خواهند بزرگ ترین آدم برفی عمرشان را بسازند. یک روز کامل زحمت می کشند و یک آدم برفی خیلی خیلی بزرگ می سازند. اما صبح روز بعد مردم روستا با دستورهای آدم برفی از خواب بلند می شوند. آدم برفی هزار جور دستور می دهد و همه مجبورند عمل کنند. آدم برفی آن قدر دستور می دهد که آخر هم مقابل خورشید می ایستد و نمی گذارد بهار به روستا بیاید…
بچههای روستا مدتهاست که مشتاق و منتظر چشم به آسمان دوختهاند تا برف ببارد.برفی درست و حسابی تا در میدان روستا بزرگترین آدم برفی که بشود را بسازند.حالا وقتش بود دخترها و پسرها جمع شدند، سطل سطل برف آوردند، کوبیدند، انباشتند و روی چهارپایه رفتند تا بلندقدترین آدم برفی را بسازند. محبوب ترین داشتههایشان مثل مروارید، گردنبند و شال گردن نو را به آدم برفی آویختند. گرسنگی، خستگی و سرما را تحمل کردند اما بلاخره تمام شد: بزرگترین آدم برفی در میدان روستا.
فردا صبح اهالی روستا با فریادهای آدم برفی بیدار شدند که از غارغار کلاغها شکایت داشت، گرسنه بود و گرمش شده بود…اهالی روستا و بزرگترها چه باید می کردند؟ گوش به فرمان آدم برفی ساخته شده توسط بچه ها میشدند یا نه؟
🟢 مفاهیم اصلی :
✅ اشتیاق/ انتظار/ آرزو
✅ صبر/سازش/سکوت
✅ مدارا/ مسامحه/ تسلیم
✅ تثبیت/ تغییر/تاوان/جبران
✅ مسئولیت/ مساله
✅ دیکتاتور/ وحدت
🟠 تکنیکهای کاربردی :
📍 آرزواندیشی
📍 خام اندیشی
📍 محافظه کاری
📍 سلطه پذیری
📍 دیکتاتورسازی
📍 اثر پذیری / استثمار / رابطه ارباب و برده
📍 ساختن/ ویران کردن
📍 هزینه/ فایده
📍 عاقبت سنجی
سید علی شجاعی در داستانی نمادین از تجسمبخشی به یک رویای مشترک سخن می گوید. همراهی و همکاری کودکان روستا برای تحقق یک آرزوی شیرین«ساختن» بزرگترین آدم برفی .کودکان هرچه دارند در طبق اخلاص می گذارند تا بزرگترین و زیباترین آدم برفی دوران را بسازند و خیلی زود دست ساختهی آنها فرمانروا و دیکته کننده اوامر به انها می شود. اوست که از کودکان روستا جان گرفته و حالا برای بقایش، جان و مال مردم روستا را می گیرد و حتا مانع حضور بهار و خورشید میشود. آدم برفی توانسته بر آدمهای واقعی سازندهاش حاکم شود.چگونه یک آدم برفی می تواند از هیچ به همه چیز برسد؟ سوالی مهم در باب فلسفه قدرت.
مکاتب فلسفی و سیاسی شکلگیری قدرت و خارج شدن از مرزها را تبیین می کنند و ما اکنون با داستانی ساده و آشنا روبرو میشویم که دگردیسی آرزو به یک نفرین سیاه، سرد و تاریک را نشانمان می دهد. اینکه چگونه دیکتاتورها ساخته می شوند از سکوت و تسلیم ما قدرت می گیرند و آنقدر بزرگ میشوند که حق حیات و ممات ما به اشارهی آنها بستگی خواهد داشت.
دیکتاتورها میتوانند لذت ساختن و اشتیاق همراهی را مسخ کنند اما چگونه؟ با سکوت و پذیرش و تسلیم سازندگانشان.
در این داستان به سیالیت ترس میان مردم اشاره شده است. اینکه ترس و پذیرش وقتی از طرف بزرگان و عقلای جامعه اتفاق بیفتد مثل گلوله برفی در جامعه منتشر و تبدیل به بهمن تسلیم و استثمارپذیری میشود. زمانی یک مساله ساخته و به گره کور بدل می شود که مصلحت اندیشی عقلا و اصحاب تفکر به جای حلمساله قرار گیرد و این فرآیند می تواند حتا خورشید را از یک سرزمین براند.
امتیاز من به ایده، پرداخت نمادین و بی حاشیه، تصویرگری ساده و موجز برای نشان دادن فرایندها، کیفیت فنی چاپ پنج ستاره درخشان است.برای آمدن نور و رفتن زمستان آدم برفی هایی که خودمان ساختیم فقط باید دست بر زانوی خود گذاشته و خودمان برخیزیم. آرزوهای کودکانه حق ماست اما بلوغ عاقبت اندیشی و بحران زدایی مسئولانه وظیفه ماست.
📍 عناوین کسب شده این کتاب :
– برنده جایزه Buch des Monats از آکادمی آلمان
– منتخب سیزدهمین فستیوال بینالمللی ادبی برلین
– منتشر شده به زبان های آلمانی، کره ا ی، فرانسوی، روسی و سوئدی
اگر آدم برفی ها آب نشوند، داستان بچه های روستایی است که بزرگترین آدم برفی عمرشان را می سازند و اما آدم برفی شروع به زوررگویی می کند و نمی خواهد آب شود و در نهایت مقابل آفتاب هم می ایستد و… این کتاب نگاهی كودكانه و تحلیلی به زیرساختی جامعهشناسانه دارد و با پرداختی ساده، مبانی پارادایمهای مدرنیته را برای نوجوانان به نقد میكشد.
لازم به ذکر است که رایت اگر آدم برفی ها آب نشوند توسط آژانس ادبی کیا به سه ناشر سوئیسی و کرهای و فرانسوی فروخته شده است.
این کتاب را که در ایران توسط کتاب نیستان به چاپ رسیده در فرانسه توسط انتشارات rodomonde پاریس، در مجموعه بهترین داستان های قارهها منتشر شده است. همچنین ترجمه کرهای این کتاب ایرانی توسط انتشارات pinkwhale book در کشور کره در 36 صفحه منتشر شده است. این در حالی که نسخه فارسی آن در 24 صفحه از سوی نشر نیستان منتشر شده بود.
📑 سحر سلطانی نویسنده در سایت کتابستان ( http://iranb4c.com )