آموزش مهارت های زندگی به کودک

• شهر لنده

• خانم الهام هادی پور

💡آموزش مهرورزی به دیگران :

بخشی از فعالیت هایم از این به بعد به آموزش مهارت های زندگی اختصاص می یابد.مهرورزی و مهربانی به دیگران و دوستان خود یکی از شاخه های این آموزش است.درهمین راستا با کودکان شهر لنده فعالیتی را طراحی کردیم.بچه ها با الگوی دست خود نقاشی کشیدند هر دست را به دو حالت عصبانی و مهربانی اختصاص دادند.

در واقع می خواستند مشخص کنند که دست عصبانی و دست مهربانی چه کارهایی انجام می دهند و چه کارهایی را انجام نمی دهند.بر روی هر یک از انگشت های یک دست مطلبی را می نوشتند.برای مثال بر روی انگشت دست مهربانی نوشتند که دست مهربانی به گل ها آب می دهد.و یا بر روی انگشت دست عصبانی نوشتند دست عصبانی درختان را قطع می کند. با این نوع فعالیت ها بچه ها تفاوت کارهای خوب و بد را متوجه می شوند و می فهمند که با چه کاری مهربانی را به دیگران تقدیم می کنند.

بخشی از جواب های کودکان در مورد دست مهربانی و دست عصبانی :

صفیه : دست مهربان میتواند سر خواهرش را نوازش کند.وقتی در خیابان راه می رویم و کسی به کمک نیاز دارد برای حمل وسایلش دست مهربان کمکش میکند.

ام البنین  : دست عصبانی شیشه را می شکند.با مشت تو صورت بقیه میکوبد.گلدان ها را میشکند باهمه دعوا میکند.وقتی پیرزنی در خیابان میبیند که نمی تواند وسایلش را به خانه ببرد کمکش نمیکند.ولی دست مهربان به نیازمندان کمک میکند .اگر زباله ای در خیابان ببیند آن را در سطل زباله می اندازد.به گُل ها آب می دهد و از آنها نگهداری میکند.زخم های دیگران را مداوا میکند و بخاطر دست خوب و مهربانش شکرگذار خداوند است. با خدا راز و نیاز می کند.ناخن هایش را می گیرد.هیچ وقت با دیگران دعوا نمیکند.

حدیث  : دست عصبانی من وقتی باطری تو خیابان ببینم بجای اینکه آن را بردارم پرتش میکنم.دست عصبانی همه را میزند.دست عصبانی درخت ها را قطع میکند.ولی دست مهربانم زباله های توی خیابان را برمی دارد.
نرگس  : دست عصبانی با همه دعوا دارد همه را میزند.هر چیزی توی دستش دارد پرت میکند.

زینب  : دست عصبانی گل ها را میچیند.به کسی کمک نمی کند.بقیه را کتک میزند.به کسی سلام نمی کند.مدادها را میشکند.ولی دست مهربانم به بقیه کمک میکند کسی را نمی زند.سلام می کند.هدف از انجام هدف از این فعالیت این بود که بچه ها تفاوت دست مهربان و عصبانی رو بدانند و ببینند چه کارهایی خوب است و چه کارهایی بد !

💡 ارتباط تعاملی کودک در کتاب بیدی

با بچه های شهر لنده قبلا کتاب “ بیدی ” را خوانده بودیم و در مورد یکی از مفاهیم آن که تخیل و خلاقیت بود بحث و گفت و گو کردیم.قرار شد امروز در مورد مفهوم دیگر آن یعنی ارتباط تعاملی با دیگران هم حرف بزنیم.در جهان امروز ارتباط و تعامل با دیگر افراد بسیار مهم و تاثیرگذار است و لازم است که این مفهوم به کودک آموزش داده شود.از کتاب بیدی می توان تا حدودی به این مفهوم رسید.در این کتاب خانم هاترن معلم بیدی فردی بداخلاق بود که خلاقیت ها و نقاشی های بیدی را قبول نداشت و با او مخالفت می کرد اما در طرف مقابل بیدی سعی می کرد با آرامش و دلیل و منطق او را نسبت به نقاشی های خلاقانه اش قانع کند.در آخر بیدی با هدیه دادن به خانم هاترن توانست نظر او را جلب کند.در این داستان هدیه دادن به عنوان یکی از راه های تعامل و ارتباط با دیگران شناخته می شود.بچه ها این موضوع را از دل داستان درآوردند و در مورد آن بحث و تبادل نظر کردند.بچه ها در مورد اینکه راه های دیگری هم برای ایجاد ارتباط و تعامل وجود دارد گفتگو کردند که بخشی از صحبت های آنها را در اینجا می نویسم :

ام البنین : نمیشود مستقیم به معلم بگویم که اخلاقت بد است چون این راه ارتباط نیست و برای هر دوی ما بد میشود.می توانم یک متن خوب به عنوان انشا بنویسم و در آن غیرمستقیم حرف بزنم و از او تعریف و تمجید کنم.

محدثه : می توانیم کارهای معلم را انجام دهیم

یلدا : یکی از همسایه های ما از ما بدش می آید من میتوانم با تعریف و تمجید کردن از آن شخص به او نزدیک شوم و از اخلاق های خوبش تعریف کنم.

زهرا : ما یک همسایه داشتیم خیلی با ما بد بود اصلا با هم نمی ساختیم.خلاصه یک روز همسایه ی ما میخواست کولر را جا به جا کند ولی کسی کمکش نبود و بابام به کمکش رفت و همسایه مان گفت آقا سید ما این همه به شما بد کردیم چرا اومدید به ما کمک کردید ؟ بابام گفت همسایه هستیم دیگه پیش میاد اختلاف به وجود میاد‌.همسایه مان از شرمندگی نتوانست هیچ حرفی بزند.