• روستای کلاب

  • خانم طیبه آتون

 

امروز صبح به مدرسه ابتدایی شهید نویدی روستای کلاب قلعه رئیسی رفتم و با دانش آموزان کلاس سوم، کتاب ” یک آدم نقاشی کن “را باهم خواندیم.از نظر من این کتاب در شاخه فلسفه کودکان است،و از آن دسته از کتاب هایی است که جا برای بحث و گفتگو دارد. داستان در مورد افزایش آگاهی بچه‌ها در مورد تفاوت هاست و اینکه در زندگی انسان ها و سایر موجودات تفاوت هایی وجود دارد. تفاوت هایی که همه باید به آن ها احترام بگذاریم و آنها را بپذیریم.من چند فعالیت متناسب با موضوع و اهداف این کتاب برای بچه ها طرح کردم تا باهمدیگر آنها را انجام بدهیم.

✅ در ابتدا از بچه ها خواستم که هر کدام نام خود را بگویند و درباره این چند سوال با یکدیگر گفت و گو کنند:

نام مادرتان چیست؟ و نام پدر؟ آنها چه غذاهایی را دوست دارند؟چه رنگی را دوست دارند؟

حيوانات چه اسم هایی دارند و غذای آنها چیست؟ زندگی حیوانات چه تفاوتی با شیوه زندگی شماها دارد؟

بعد از گفت و گو، بچه‌ها به این نتیجه رسیدند که همه ما تفاوت هایی داریم و در خیلی چیزها مانند هم نیستیم. همچنين نوع غذا و شیوه زندگی حیوانات با یکدیگر و با انسان ها فرق دارد.

✅ برای فعالیت بعدی من از کتابهای مختلفی که قابل استفاده نبودند عکسهایی از چند نوع مختلف و متفاوت جدا کردم و همراه خودم به کلاس آوردم. این عکسها از شیوه زندگی، نوع لباس، رنگ پوست و مو، شغل ها، شکل ظاهری و ناحیه جغرافیای انسان ها در کشورهای مختلف بودند. به بچه ها گفتم که عکس ها را کنار هم روی برگه بچسبانید، سپس از بچه ها پرسیدم که آیا این عکس ها تفاوتی با یکدیگر دارند و اگر تفاوتی دارند در مورد آن ها باهم گفتگو کنید. بچه‌ها تفاوت های در عکس ها را پیدا کردند و نتیجه گیری کردند که همه انسانها با وجود تفاوتهایی که دارند ارزشمند و قابل احترام هستند.

برای دانش آموزان کلاس چهارم و پنجم ابتدایی نیز همان کتاب یک آدم نقاشی کن را درنظر گرفتم با این تفاوت که فعالیت ها را کمی تغییر دادم.

✅ به بچه‌ها گفتم اگر همه انسانها یا حیوانات فقط یک اسم داشتند چه اتفاقی می افتاد؟ آن وقت چگونه همدیگر را صدا می کردیم؟ چگونه می توانستیم همدیگر را شناسایی کنیم؟ چگونه می توانستیم بفهمیم چه کسی چه کاری انجام داده است؟ به بچه ها گفتم که فکر کنید اسم همه مردم دنیا طیبه بود آن وقت چه اتفاقی می‌افتد. بچه‌ها گفتند که اگر معلم امتحان میگرفت نمی دانست نمره هر نفر چند است چون همه با یک اسم بودندو …

✅ به بچه ها گفتم اگر همه انسانها از نظر شکل ظاهری مانند هم بودند چه اتفاقی می افتاد؟ آیا خوب بود یا بد؟ اگر خوب بود چرا؟ اگر بد بود چرا؟ چه مشکلاتی پیش می آمد؟ چه خوبی های داشت؟ بچه‌ها گفتند که پدر مادر ها همدیگر را نمیشناختند و… بعدش از بچه ها پرسیدم چه چیزی در اطراف شما هست که با هم فرق دارد و شبیه نیستند؟

🧠طوفان ذهن

تفاوت

همراه خودم چندتا کارت داشتم. داستان ما سه تا شخصیت داشت، عمو نقاش و صبا و موش. از بین سه تا شخصیت من موش را برای طوفان ذهن آماده کردم. روی یکی از کارتها موش را نوشتم، و وسط قرار دادم.بعدش به هر کدام از بچه ها یک کارت دادم و از آنها خواستم که هر چیزی که در مورد موش در زمان 3دقیقه به ذهنشان می رسد به صورت کلمه بنویسند و بعد آن کلمه هایی که روی کارت نوشتند به صورت وارونه دور کارتی که من نوشتم موش بگذارند، بعدش به بچه ها  یک برگه سفید دادم و از آنها خواستم که کلمه های را که در کارت نوشتند را به یاد بیاورند ، برای این که هر کدام از بچه ها از کلمات نوشته شده در کمترین زمان داستان بنویسند.

✅ برای دانش آموزان  کلاس دوم متناسب با سن شان فعالیتی جدید طرح کردیم. به بچه ها گفتم که رنگ ها را نام ببرید و این که چه رنگی دوست دارند؟ آیا می توان گفت کدام رنگ بهتر است؟ هر کدام از ما به رنگ خاصی علاقه داریم و به این معنا نیست که رنگهای دیگر خوب نیستند. به بچه ها گفتم که بیاید یک رنگین کمان درست کنیم. رنگ های رنگین کمان عبارتند از نیلی و آبی و سبز و زرد و نارنجی و قرمز، برای بچه ها کاغذ رنگی بردم و بچه ها رنگها را جدا کردند و رنگین کمان درست کردند. رنگها یک ایده خوبی است برای پذیرش تفاوت ها و این که هر کدام به خودی خود خوب هستند ولی در کنار هم زیباتر هستند.به بچه ها گفتم که هر کدام از شما ها رنگ چشم و شکل ظاهری کفش یا کیف و…متفاوت دارید اما در کنار هم زیباتر هستید مثل رنگين کمان…