قلعه رئیسی
- خانم طیبه آتون
از سری کتابها مورد علاقه من مجموعه های فرانکلین است، همچنین بچهها هم این مجموعه ها را دوست دارند، چون هم برای گروه سنی کودکان و هم نوجوانان است.
این کتاب به مهارت ها و توانایی های کودکان و نوجوانان اشاره دارد که نویسنده کتاب ” پالت بورژوا “ این مجموعه ها را برگرفته از مهارت ها و توانایی و ضعف های که در دوران کودکی و نوجوانی تجربه کرد در قالب یک لاک پشت به اسم فرانکلین نوشتند که برای بچه ها جذاب و خواندنی باشد، و همچنین تصویرگر کتاب، این داستان را به بهترین نحو احسن تصویر سازی کردند.
موضوع و هدف از کتاب داستان این داستان به فرانکلین اشاره دارد که حق انتخاب و آزادی در تصمیم گیری و بازی کردن را از آنها سلب کرد و و به نوعی احساس رئیس بودن می کرد، و همین باعث ناراحتی دوستانش شد و باعث شد که تنها شود.
🔸بخش اول
صفحه اول کتاب همیشه به توانایی های فرانکلین اشاره دارد و بعد ضعف هایش… . این قسمت می خواهد به بچهها یادآوری کند که بچهها چه توانایی هایی دارند و چه جوری از آن استفاده می کنند و این که با ضعف های خود چگونه مواجه می شوند و چه راه حل های دارند برای این که ضعف هایشان را به توانایی تبدیل کنند.
🔸بخش دوم
موضوع بعدی حق انتخاب و آزادی است. چون جلسه قبل بچهها بخاطر این که نظر خودشان را برای بازی کردن به بچه ها دیگر تحمیل کنند برای این که خودشان نوع بازی را مشخص کنند، نتواستند به توافق برسند که بازی کنند شبیه شخصیت داستان یعنی فرانکلین، امروز با بچه ها در مورد این موضوع صحبت کردیم که فعالیت هفته قبل به این کتاب مرتبط بود.
🟪 حق انتخاب و آزادی در تصمیم گیری
با بچه ها صحبت کردم که وقتی می خواهید بازی کنید، چه وسطی و فوتبال و قایم باشک و… چه کسی نوع بازی را مشخص می کند؟ نظر بچهها متفاوت بود،
شیدا گفت خودم انتخاب می کنم
فاطیماه گفت: اگر بچهها با بازی که من انتخاب می کنم موافق نباشند قرعهکشی می کنیم.
بعضی بچهها هم اسم دوستانشان را گفتند. چون بعضی شان جدید بودند اسم شان در خاطرم نیست. با بچه ها در مورد احترام گذاشتن به نظرات دوستان شان صحبت کردم که هر کدام از ماها هر روز یا هر ساعت و دقیقه ایده ها جدیدی به ذهنمان می رسد، پس باید به آنها فرصت صحبت کردن بدهیم تا ایده اش را عملی کند یا در موردش گفت و گو کند.
وقتی فرصت صحبت کردن به دوستان تان ندهید شاید احساس ضعف و ناتوانی کند و به مرور زمان به یک فرد گوشه گیر و منزوی تبديل شود که از حضور و نشان دادن ایدههای خود در اجتماع خودداری کند.
🔸بخش سوم
معذرت خواهی یکی از بحث های اصلی داستان است. وقتی فرانکلین دوستش را ناراحت کرد، قبل از این که روی این نکته کلیک کنیم، از بچه ها پرسیدم اگه شما جای فرانکلین بودید باید چکار می کردید؟ چون بچهها خدا را شکر همه از هوش و خلاقیت بالای برخوردار هستند، همه گفتند باید معذرتخواهی می کرد.
🔸 بخش چهارم
نشان آزادی
برای بچه ها آبرنگ بردم.از بچه ها خواستم که هر کدام هر نشان که می دانید برای شما نشان آزادی است را با آب رنگ طراحی کنید و بچه ها هر کدام نقاشی از نوع آزادی برای خودشان کشیدند.
ثبت ديدگاه