• روستای کلاب

  • خانم طیبه آتون

 

اجرای نمایش عروسکی قصه بزی و غازی

صبح ساعت 9.30 برای قصه خوانی حرکت کردم.قرار بود امروز برای بچه های روستای خودم در منطقه سردسیر قصه خوانی داشته باشم.وقتی رسیدم سونیا داشت غذا درست می کرد. پرسیدم مامانت کجاست؟ گفت : رفته کوه برای همین من امروز وظیفه آماده کردن ناهار را برعهده دارم.پایین آوردن قابلمه از روی اجاق گاز و آبکش کردن برنج کمی برایش سخت بود برای همین کمکش کردم و برنج را برایش آبکش کردم و روی اجاق گاز گذاشتم

WhatsApp Image 2021 08 16 at 3.41.24 PM حضور مربی در جریان زندگی

سونیا در حال آشپزی

مربی

بچه ها چند روز قبل کتاب ” من گم کردم ” را برده بودند و خوانده بودند،من هم امروز دوباره آن را برایشان خواندم.

man gom kardam حضور مربی در جریان زندگی

نویسنده : ایزابل عابدی

تصویرگر : سیلویو نویندورف

مترجم : زلیخا دامک

ناشر : پیک ادبیات

بعد از اینکه کتاب را خواندیم نقاشی بدون قلم و با استفاده از برگ درختان را انجام دادیم.حتی بردیا و محمد رضا که فقط 3 سال داشتند نیز در این فعالیت حضور داشتند و با کمک همدیگر آن را انجام دادند.

WhatsApp Image 2021 08 16 at 3.41.26 PM 1 حضور مربی در جریان زندگی

نقاشی بدون قلم بچه ها

بعد از نقاشی نوبت اجرای نمایش عروسکی داستان بود.می خواستیم نمایش عروسکی قصه با نقش آفرینی بزی و غازی دو شخصیت اصلی داستان من گم کردم را اجرا کنیم.اما اول باید عروسک های آن را درست می کردیم.به بچه ها یاد دادم که چطور با نمد و نخ و سوزن یک عروسک بدوزیم.اولین دوخت را که خودم زدم بچه ها سریع یاد گرفتند و بقیه کار ساخت عروسک ها را خودشان انجام دادند.

 

بعد از اینکه عروسک ها آماده شدند،نمایش عروسکی آن را اجرا کردیم.بچه ها نقش بزی و غازی را برعهده گرفتند و داستان کتاب را اجرا کردند.