• روستای سواری

  • خانم نسترن سهیلی

 

چگونه یک کودک مربی شد؟

خلاقیت

کلاس دیروز یکشنبه 20 شهریورماه را در منزل شخصی خودم در روستای سواری برگزار کردم. در حین برگزاری کلاس از خانه بهداشت روستا برای دریافت دوز واکسن کرونا تماس گرفتند. به بچه ها اعلام کردم که کلاس امروز تمام شده است. اما بچه ها اعتراض کردند و گفتند می خواهیم کلاس ادامه داشته باشد.

زینب یکی از بچه های کلاس که بزرگتر از بقیه بچه های کلاس بود پیشنهاد داد دستیار من شود و تا وقتی که برگردم کلاس را مدیریت کند. امیرعلی گفت من می خواهم همراه شما برای نشریه با بهورز مصاحبه کنم و همینطور شما را هنگام زدن واکسن تماشا کنم و ببینم شما گریه می کنید یا نه؟ پرنیان یکی دیگر از بچه های کلاس گفت من سوال های مربوط به مصاحبه را طراحی می کنم و شما از بهورز بپرسید.

پیشنهادات بچه ها را پذیرفتم و به همراه امیر علی به خانه بهداشت روستا رفتیم. در آن جا امیرعلی سوال های پرنیان و خود را از آقای بهورز  پرسید. ابتدا سوالات پرنیان را پرسید.

 

سوالات مصاحبه از آقای بهورز به شرح زیر بود:

⭕رمز موفقیت شما چیه؟ که حالا کارمند خانه بهداشت شدید؟

✅ تلاش و کوشش و صبر

⭕چرا این رشته را انتخاب کردید؟.چه علتی داشت ؟

✅رشته موردعلاقه و ایجاد شغل

⭕آقای بهورز شما کار کردن در خانه بهداشت را دوست دارید ؟

✅ بله

⭕در خانه بهداشت چه کار هایی انجام می دهید؟.

✅ مراقبت از کودکان و مادران و بهداشت محیط و واکسیناسیون و آموزش و مراقبت از بیماران

⭕شما چقدر تلاش و زحمت کشیدید که حالا به این مقام رسیده اید؟

✅خیلی زیاد

⭕چند سال در بهداشت کار کردید؟ راضی هستید؟

✅6 سال. بله

⭕شما این شغل را برای درآمد و کسب کار خوب انتخاب کردید یا برای خدمت به مردم؟

✅ هر دو

امیر علی بعد از سوالات پرنیان سوالاتی که در ذهن خودش بود را پرسید:

⭕بین شغل و خانواده کدوم یکی را انتخاب می کنید؟

✅ خانواده

⭕توصیه ات به من دانش آموز چیه اگه بخوام شغل شما را ادامه بدهم باید چیکار کنم؟

✅ تلاش و کوشش زیاد و درس بخوانید و رشته تجربی را انتخاب کنید

⭕چرا ازدواج نمی کنید ؟

✅ شرایط ندارم

⭕طرفدار کدوم تیم ایرانی هستید؟

✅پرسپولیس

بعد از دریافت دوز واکسن به کلاس برگشتم. کلاس به خوبی ادامه داشت و بچه ها کاردستی های خلاقانه و زیبا با همکاری یکدیگر درست کرده بودند. همچنین بچه ها تصمیم گرفته بودند که در روستا به طور مستقل یک مغازه خرازی کودکانه باز کنند تا مردم روستا و کودکان و دوستان آن ها برای خرید وسایل تزئین جشن تولد و یا تزئین اتاق های خود از دست سازه های بچه های کلاس خرید کنند. به قول خودشان نام این کار را حمایت از کالا های کودکان روستایی نامگذاری کردند.