- سیده رعنا پرویزی
- کلایه علیا
چهارشنبه مورخ 1402/2/13 با بچه های کلایه علیا کلاس داشتم. برای تنوع در برگزاری کلاس و ایجاد فضای سرگرمی برای بچهها اما خلاقانه، قصه خوانی نداشتم. تصمیم گرفتم با بچه ها یک بازی متفاوت و هدفمندی انجام بدهیم چون همیشه طناب بازی یا فوتبال، بازی میکردند.
انتخاب بازی:
بازی مجسمانه را برای آنها در نظر گرفتم. بازی مجسمانه برایشان جذاب و هم هدفمند بود. هدف بازی این است که به خود تنظیمی کودک کمک میکند یا به عبارتی دیگر برای کنترل احساسات و رفتار های کودک مناسب است. قبل از شروع بازی، قوانین بازی را برای بچه ها توضیح دادم.
روش بازی:
برای بازی مجسمانه به یک پخش کنندهی موسیقی نیاز داریم. هر 20 ثانیه یا 45 ثانیه آهنگ قطع میشود و شما در هر شکل و یا هرحالتی هستید، باید مثل مجسمه خشک بشوید و تکان نخورید. اگر کسی تکان بخورد از بازی حذف میشود. بازی مجسمانه یعنی مجسمه شدن و بی حرکت شدن در هنگامی که موزیک یا شعر قطع میشود و هیچکدامتان نباید تکان بخورید حتی اگر تمایل به حرکت داشته باشید.
وقتی بازی مجسمانه شروع میشود بچه ها حاضر به تمام کردنش نیستند چرا که این بازی برای بچهها خیلی هیجان انگیز است بهخصوص اگر با گروهی از دیگر دوستانشان انجام شود. بچه ها همه بیصبرانه برای این بازی مشتاق بودند.
اهداف بازی:
مجسمه شدن و مجسمه ماندن نکتهی مهم بازی است. این بخش به خود تنظیمی کودک کمک میکند. خود تنظیمی به توانایی کنترل احساسات و رفتارها اشاره دارد. فرض کنید در یک موقعیت عصبانی شدهاید و اگر خود تنظیمی یا کنترل نداشته باشید این عصبانیت میتواند منجر به دعوا و زد و خورد بی نتیجه شود اما با کمک خود تنظیمی شما خشم خود را فرو میبرید چرا که میتوانید متوجه عواقب یک عصبانیت کوتاه مدت اما شدید باشید.
همین روند به کودک نیز کمک میکند تا به منظور دریافت پاداش بیشتر (ادامهی بازی) و یا جلوگیری از مجازاتهای احتمالی (قطع شدن بازی) بر رفتار خود کنترل داشته باشد.
واکنش بچهها نسبت به بازی:
حنانه اصرار داشت صدای پخش کننده را زیاد شود تا بیشتر لذت ببریم.
فاطیما به متن آهنگ بیشتر دقت میکرد مثلاً وقتی میگفت پروانه، حرکت پروانهای میزد.
نگین و حنانه بیشتراز بقیه میتوانستند بدون حرکت بمانند.
نگین همین که میخواست بایستد، به طور ناخودآگاه دستانش را بالا میبرد.
بچه ها از این بازی خیلی لذت بردند و برایشان هیجان داشت. در آخر هم دلشان نمیخواست بروند و به اجبار به خانه هایشان رفتند.
ثبت ديدگاه