• قلعه رئیسی
  • طیبه آتون

از آشنایی تا درست کردن کلاژ برگ درختان:

🌺 بعد از رسیدن؛ از بالا که روستا را نگاه کردم. چندتا دختر بچه را دیدم که تعدادی بطری شیشه را نشانه می گرفتند. جلو رفتم و سلام کردم. گفتم: خاله طیبه هستم برای کتاب خواندن اینجا آمده ام و هفته ای یک یا دو روز پیش شما می آیم.

🌺 سپس خودشان را معرفی کردند. اسم سه نفرشان فاطمه و فریماه بود. به بچه‌ها گفتم: من که خیلی سردم شده است، شما هم همینطور؟ بچه‌ها گفتند: ما هم سردمان است. از آن ها پرسیدم حالا کجا کلاس قصه خوانی را برگزار کنیم؟ گفتند: مسجد. قبل از رفتن به مسجد به دخترها گفتم باید جلوی خانه ها برویم و دوستان خود را خبر کنیم تا با ما همراه شوند.

 

درخت درخت

 

🌺 زنان کوچه را دیدم که کنجکاو بودند بدانند کی هستم و کارم چیست؟ من هم طبق معرفی همیشگی می گفتم خاله طیبه هستم، آمده ام با بچه ها کتاب بخوانیم و… در ادامه می پرسیدند دختر کی هستید؟ نام پدرت چیست؟ مادرت کیست؟ از کجا آمده ای؟

🌺 اکثرا خانه ها جلویشان درخت وجود داشت که زیرشان برگ های رنگارنگ ریخته بود. از بچه ها خواستم که در این هوای سرد بوی درخت را حس کنند، بر گ های تر و خشک و تنه ی درخت را لمس کنند. همچنین از آن ها خواستم که از زیر درختان برگ جمع کنند که به مسجد ببرند و متناسب با کتاب داستان فرانکلین و روز درختکاری، فعالیت انجام بدهند.

🌺 بعد از نشستن در مسجد ابتدا از مشخصات کتاب برای بچه ها صحبت کردم و اینکه هر کتاب یک نویسنده، تصویرگر، مترجم، موضوع و هدف خاصی دارد.

موضوع کتاب: کاشت درخت یا همان روز درختکاری است.

هدف کتاب: برای نگهداری از درخت باید از آن مراقبت کرد،

فعالیت های متناسب با کتاب داستان فرانکلین:

🍀 اجرای نمایش عروسکی فرانکلین

🍀 کلاژ برگ درختان: کلاژ به معنای چسپاندن است. روشی است که در آن از تکه های برگ درختان، رنگ، تکه های کاغذا رنگی و غیره برای خلق اثر هنری روی سطحی مانند کاغذ، پارچه و غیره استفاده می شود.

🍀 آشنایی با مراحل کاشت درخت

🍀 داستان نویسی (نامه درخت بلوط در فصل پاییز، هنگام برداشت بلوط ها) و اجرای نمایش آن

🍀 از بچه ها خواسته شد همه چیزهایی را که می بینند به شکل درخت تصور کنند و نقاشی آن را بکشند،

🍀 نقاشی درختان در چهار فصل

🌺 بعد از مشخصات کتاب، شروع به قصه خوانی همراه با عروسک نمدی فرانکلین که به دست داشتم؛ کردم. قصه را به شکلی می خواندم که ذهن بچه‌ها در گیر بشود مثلا قبل از اینکه صفحه ی بعدی را برای بچه‌ها بخوانم داستان را با احساس هیجان، تعجب و ناراحتی که در وجود فرانکلین بود نگه می داشتم و ادامه نمی دادم تا بچه‌ها داستان را با توجه به تخیلات خودشان ادامه بدهند یا نطر بدهند و گفت و گو کنند.

🍀 از بچه ها درمورد کاشت درخت پرسیدم، و این که تا حالا نهالی کاشته اند؟

🍀 از نزدیک مراحل کاشت یک درخت را دیده اند؟

🍀 یک درخت برای رشد به چه چیزی نیاز دارد؟

🎈 فاطمه گفت: موقعی که 6 ساله بودم پدرم یک درخت انگور کاشت. پدر و مادرم اول یک حصار دورش درست کردند که حیوان یا چیزی به آن آسیب نزند. پدر و مادرم همیشه از درخت مراقبت می کردند، آن ها هر روز به درخت آب می دادند و من هم وقتی پدرم خانه نبود از درخت مراقبت می کردم.

🎈 اما فریماه گفت: من تا حالا درخت نکاشتم اما از درخت وسط حیاط خانه مراقبت می کنم و در کاشت سبزیجات به مادرم کمک کردم.

برای این که داستان برای بچه ها جذاب تر شود، ازآن ها سؤالاتی پرسیدم:

🍀 فرانکلین برای نهالش گودال بزرگی کند اما چهار چرخ ش خالی و نهالش نیست، بنظر شما نهال فرانکلین کجاست؟

🎈 یکی می گفت: خانم نهالش بین راه افتاده است.

🎈 دیگری می گفت: خانم فرانکلین چون نهالش کوچک بود او را دور انداخت و عصبانی شد.

🍀 آیا هنگام کاشت درخت حتما باید آنقدر بزرگ باشد که زیر آن بازی کنیم یا خانه ی درختی روی آن بسازیم؟

🎈 بچه ‌ها گفتند: نه خانم.

🍀 اگر شما یک درخت بکارید و آن درخت بزرگ شود چه کارهایی می توانید زیر درخت انجام بدهید؟ و یک درخت دوست دارد شما چگونه با او رفتار کنید؟

🎈 امیرحسین گفت: خانم زیر درخت نقاشی می کشیم، سایه بازی می کنیم، با برگ هایش کاردستی درست می کنیم، در فصل تابستان زیر سایه اش می نشینیم و با بچه ها دور درخت قایم موشک بازی می کنیم.

🎈 فاطمه گفت: خانم یک درخت از ما انتظار دارد که از او مراقبت کنیم، به شاخه هایش آسیب نرسانیم، آتش زیرش روشن نکنیم و به او آب بدهیم.

🌺 بعد از خواندن قصه بچه‌ها با برگ درختان کاردستی حیوانات درست کردند. اولین تجربه ی آن ها بود و اولین بار بود که این کار را انجام می دادند. بچه‌ها برای کاردستی از زیر درخت تعدادی برگ جمع کردند. سپس یک پارچه روی فرش پهن کردیم و برگ ها را روی پارچه ریختیم.

🌺 به بچه ها قیچی و کاغذ و چسب دادم که بتوانند برگ های درختان را به هر شکلی که دوست دارند دربیاورند (می خواهد شکل حیوان باشد یا هر چیز دیگری که بتوانند با برگ درخت درست کنند) و روی کاغذ بچسبانند. آن ها با قیچی برگ های درخت را به هر شکلی که دوست داشتند قیچی کردند مثل دست، پا، سر، دم و غیره. یک حیوان از برگ درخت درست کردند و روی کاغذ چسباندند.

 

درخت درخت

 

🌺 در آخر هم بچه ‌ها نمایش درخت را انجام دادند. یکی از بچه ها در نقش ریشه و تنه ی درخت بلوط بود و بقیه ی بچه ها به شکل دایره برگ ها، شاخه ها و میوه های درخت را تشکیل دادند. یک نفر هم در نقش فردی که می خواست بلوط بچیند اما با چوب دستی و تبری که در دست داشت باعث شد درخت آسیب ببیند، بود.

تنه و ریشه ی درخت باید آن فرد را متوجه این نکته کنند که شاخه و برگ هایش آسیب دیده است و باید از درخت مراقبت کرد تا همیشه سرسبز باشد و زنده بماند.