• سیما باوند
  • سرفاریاب

 

قصه خوانی:

در تاریخ 1402/08/02 ساعت اول با کلاس پنجم بچه‌های سرفاریاب کلاس قصه خوانی برگزار کردم. وارد کلاس شدم. بچه‌های این کلاس آرام و مؤدب هستند همچنین خیلی خوب احساساتشان را کنترل می‌کنند.

طبق معلول ابتدا برای بچه‌ها قصه خواندم و اسم قصه “شش مرد” بود و موضوع آن در مورد جنگ و خونریزی بود.

 

6 mard نقاشی با انگشت برای پرورش قوه‌ی تخیل

 

پرسش و پاسخ:

سپس از آن‌ها پرسیدم: فکر می‌کردید آخر قصه چه اتفاقی می‌افتاد؟

گفتند: فکر می‌کردیم شش مرد کشته می‌شوند که متأسفانه جون سالم در بردند.

پرسیدم: بچه‌ها موقع خوانش قصه چه احساسی داشتید؟

حنانه: خانم حس انتقام داشتم ود‌وست داشتم شش تای آن‌ها را خفه کنم.

پرسیدم: از کجاهای داستان خوشتان آمد؟

گفتند: آن جا که برج‌های بلند ساختند.

و در آخر پرسیدم: چه چیزهایی یاد گرفتید؟

گفتند: خانم مغرور و حریص نباشیم.

ظلم نکنیم.

و اینکه دوستی و ‌صلح بهتر از هزاران ثروت است.

بازی هدفمند:

بعد از پایان پرسش و پاسخ، به سراغ بازی رفتیم.

  • بازی املای زنجیره‌ای به این صورت که اول یک خط وسط تخته کشیدم.
  • من یک کلمه را روی تخته‌ی کلاس نوشتم.
  • دوتا از دانش آموزان را صدا زدم و از آن‌ها خواستم که با دو یا سه حرف آخر کلمه‌ای که من نوشته بودم، یک کلمه‌ی جدید می‌ساختند.
  • مثلاً: آبشار. با سه حرف آخر یعنی “شار” یک کلمه‌ی جدید مثل “شارلاتان” می‌گفتند

قانون: نونوا،

دریا: یاور

در ادامه از بچه‌ها خواستم حالا شما یک کلمه انتخاب کنید و به همین شکل ادامه دادیم. تعداد بچه‌هایی که داوطلب می‌شدند، بیشتر می‌شد به‌طوری که همه‌ی بچه‌ها بازی را انجام دادند.

بچه‌های پای تخته‌ی کلاس دو گروه دوتایی بودند. گروه اول چون دقتشان بالا بود برنده شدند. بچه‌هایی که نشسته بودند، سعی می‌کرند تقلب به دوستانشان برسانند که به آن‌ها تذکر دادم و بچه‌ها دیگر خودشان فکر می‌کردند.

هدف بازی خلاقیت و تمرکز بود.

نقاشی خلاقانه:

بعد از بازی، به سراغ نقاشی با انگشت رفتیم. این نقاشی یک روش جدید برای بچه‌ها بود. گفتم بچه‌ها می‌خواهم با انگشت نقاشی بکشیم. ابتدا دستم را روی تخته‌ی کلاس گذاشتم و گفتم حدس بزنید چه می‌خواهم بکشم ؟

حنانه گفت: خانم گرگ!

ساجده گفت: خانم خروس!

نقاشی من با انگشت خرگوش بود سپس حنانه یک بوقلمون کشید و از بچه‌ها می‌پرسید بنظرتان می‌خواهم چه چیزی نقاشی کنم؟ بچه‌ها می‌گفتند: طاووس، خروس و … .

بچه‌ها هر کدام با انگشت یک نقاشی جدیدی کشیدند و در آخر همگی پای تخته‌ی کلاس ایستادیم و دست‌های خود را روی تخته گذاشتیم و نقاشی کشیدیم و به همدیگر نشان دادیم.

آن‌ها خرس، خرگوش، طاووس، خروس و گرگ کشیدند و خیلی لذت می‌بردند.

نقاشی نقاشی

 

هدف نقاشی:

هدف از انجام این روش، بالا بردن و پرورش قوه‌ی تخیل و هیجان بود. در پایان بچه‌ها گفتند ما دوست داریم نقاشی ها را رنگ بزنیم. من هم کمکشان کردم و رنگ‌های زیبایی زدند. طاووس را که رنگ زدند خیلی قشنگ شد و رنگ‌هایش مثل رنگین کمان برق می‌زدند.